تفال به حافظ 11 اردیبهشت ماه 1401

به گزارش وبلاگ سرمایه، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.

تفال به حافظ 11 اردیبهشت ماه 1401

گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود

پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود

یا رب اندر کنف سایه آن سرو بلند

گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود

آخر ای خاتم جمشید همایون آثار

گر فتد عکس تو بر نقش نگینم چه شود

واعظ شهر چو مهر ملک و شحنه گزید

من اگر مهر نگاری بگزینم چه شود

عقلم از خانه به در رفت و گر می این است

دیدم از پیش که در خانه دینم چه شود

صرف شد عمر گران مایه به معشوقه و می

تا از آنم چه به پیش آید از اینم چه شود

خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نگفت

حافظ ار نیز بداند که چنینم چه شود

توضیح لغت: باغ تو: به استعاره مقصود بوستان وصال تو /یک میوه: به استعاره مقصود یک بوسه /سرو بلند: به استعاره مقصود قامت موزون یار /من سوخته: من سوخته جان در آتش هجر، (موصوف و صفت).

تفسیر عرفانی:

اگر از بوستان وصالت بوسه ای بچینم، چه می شود و اگر از فروغ چهره ات خود را ببینم چه می شود. مقصود او از این شعر این است که دلدادگان در گاه دوست، آنچنان واله معشوقند که خواستارند اثری از او در وجودشان متبلور شود؛ چرا که با رویت روی او، عقل و خرد از فکر شان پاک می شود.

تعبیر غزل:

اگر گرفتار راه عشق شوی، بدان که بی فتنه و آشوب نیست و به سرعت در آن غرق می گردی، ولی مراقب باش در غیر این صورت معشوق خود را از دست می دهی.

منبع: فرارو

به "تفال به حافظ 11 اردیبهشت ماه 1401" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تفال به حافظ 11 اردیبهشت ماه 1401"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید